-
فریادهای بی صدا
چهارشنبه 21 آبانماه سال 1393 10:51
گریه ام گاه به خنده ، گاه به اشک ، گاه به ناله های رشک ، گاه به آواز شقایق بند است خنده ام را با همه ی هق هق ناله های شب سر می کشم آوازم را جز برای بودن و بودنم را جز برای سرودن در طلب حرف رها نمی کنم حرفهایم بند است پاهایم مثل یک عقربه ی ساعت کوکی بند است ناله هایم حرف مبهم لبهای شماست آوازم نور و سخنم نرم تر از شاخه...
-
باد
چهارشنبه 21 آبانماه سال 1393 10:49
خوش به حال باد گونه هایت را لمس می کند و هیچ کس از او نمی پرسد که با تو چه نسبتی دارد! کاش مرا باد می آفریدند تو را برگ درختی خلق می کردند؛ عشق بازی برگ و باد را دیده ای؟! در هم می پیچند و عاشق تر می شوند ...
-
کوچه ای دیگر
چهارشنبه 21 آبانماه سال 1393 10:47
با تو گفتم : حذر از عشق نه دانم نه توانم، و تو گفتی من از این شهر سفر خواهم کرد. عاقبت هم رفتی، و چه آسان تو شکستی دل غمگین مرا تو سفر کردی از این شهر ولی، ای گل خوبم، جانم من هنوزم « حذر از عشق ندانم، سفر از پیش تو هرگزنتوانم، نتوانم» *** روزها طی شد و رفت. تو که رفتی منِ دلخسته ی پاک با همه درد در این شهر غریب، باز...
-
حقیقت
دوشنبه 24 شهریورماه سال 1393 14:33
زمان آدم ها را عوض نمیکند زمان حقیقت آدم ها را آشکار میکند...
-
نوازش
دوشنبه 24 شهریورماه سال 1393 14:31
دور نرو بیا کنار دلم من غیر از اینها که مینویسم! نوازش هم بلدم!..
-
هرچه باداباد!
پنجشنبه 19 تیرماه سال 1393 09:28
مثل کبریت کشیدن در باد زندگی دشوار است ! من خلاف جهت آب شنا کردن را ، مثل یک معجزه باور دارم آخرین دانه کبریتم را میکشم در این باد ... هرچه باداباد! « سهراب سپهری »
-
قاب دلتنگی
پنجشنبه 19 تیرماه سال 1393 09:25
قابِ دلتنگیِ من قطعه ای از رخِ زیبایِ تو را کم دارد حیف غیرت دارم ... خوش ندارم عکاس نسخه ای از رخِ معشوقه یِ من بردارد
-
حال
سهشنبه 27 خردادماه سال 1393 11:34
حال آدم خراب پرسیدن ندارد اما . . . ! دستانش گرفتن دارد
-
خواب دیده ام
سهشنبه 27 خردادماه سال 1393 11:30
می دانم تا پلک به هم بزنم می آیی ؛ با انار و آینه دردست هایت !! . به قول ِ فروغ : ” من خواب دیده ام ” .
-
پول
سهشنبه 27 خردادماه سال 1393 11:29
درسته پول خوشبختی نمیاره.. ولی گریه کردن تو یه مرسدس بنز خیلی آسونتر از گریه کردن روی یک دوچرخه ست..
-
شهرت
دوشنبه 5 خردادماه سال 1393 16:33
و مرا آنقدر آزردی .. که خودم کوچ کنم از شهرت .. بکنم دل ز دل چون سنگت .. تو خیالت راحت .. می روم از قلبت .. میشوم دورترین خاطره در شب هایت تو به من می خندی .. و به خود می گویی: باز می آید و می سوزد از این عشق ولی .. بر نمی گردم نه! می روم آنجایی که دلی بهر دلی تب دارد .. عشق زیباست و حرمت دارد .. تو بمان .. دلت ارزانی...
-
پدر
دوشنبه 5 خردادماه سال 1393 16:30
دقیقه سکوت به احترام دوستان و نیکانم غژ و غژ گهواره های کهنه و جرینگ جرینگ زنگوله ها دوست خوب من وقتی مادری بمیرد قسمتی از فرزندانش را با خود زیر گل خواهد برد ما باید مادرانمان را دوست بداریم وقتی اخم می کنند و بی دلیل وسایل خانه را به هم می ریزند ما باید بدویم دستشان را بگیریم تا مبادا که خدای نکرده تب کرده باشند ما...
-
بمان
شنبه 30 فروردینماه سال 1393 08:20
سنگ بودن میخواهد رفتن.. وقتی به کفشهایت زل زده ام...
-
...
شنبه 30 فروردینماه سال 1393 08:19
هرچه مراعات کردیم.. کمتر رعایت شدیم....
-
وقتی نیستی
شنبه 30 فروردینماه سال 1393 08:19
" واقـعــا وقــتـی کـه تـو نــیـسـتـی مـــن نــمـی دانـم بــرای گُـم و گـور شــدن بــه کـدام جــانـب ِ جـهـان بــگـریـزم ... ! "
-
اولین نبود
چهارشنبه 27 فروردینماه سال 1393 11:30
روی سنگ قبرم بنویسید...: اولین بارش نبود که مُرد...
-
حراج
چهارشنبه 27 فروردینماه سال 1393 11:29
ایـــــــــن روزهـــــــــا دوســـــــــتــــــــ داشتــــــــن بــــــــه حـــــــراج گذاشــــــــــته شده اســـت همـــــه بــــه همـــــ ، بـــــی بهــــــــانه میـــگویـــــــند دوستــــت دارم برای همـــــــــین اگـــــــر روزی جـــــــایی کســــــی ازصمیم قلـب گفتـــــــ دوستـــــــــت دارم لــبــخند می زنیــــــم...
-
بخوان
چهارشنبه 27 فروردینماه سال 1393 11:28
مثل همیشه برای تو مینویسم اما تو... به نیت هرکی که دوست داری بخوان.
-
بخوان
چهارشنبه 27 فروردینماه سال 1393 11:27
مثل همیشه برای تو مینویسم اما تو... به نیت هرکی که دوست داری بخوان.
-
اعتماد نکن
چهارشنبه 27 فروردینماه سال 1393 11:26
به تعظیم مردم زمانه اعتماد مکن ! تعظیم آنها همچون کمانی است که هرچه دوسرش بهم نزدیکتر باشد ، تیرش کشنده تر خواهد بود !!!
-
زندگی
چهارشنبه 27 فروردینماه سال 1393 11:25
زندگی جیره مختصریست مثــــــل یک فنجان چای و کنارش عـشق است مثل یــــــک حبــــه قند زندگــــــی را با عشق نــــوش جان باید کرد..
-
سهم تو از من
چهارشنبه 27 فروردینماه سال 1393 11:24
سهم ِ تـو از من هرچه بود ؛ سـپـردی اش بـه بـاد ! سهم ِ من از تــو هر چـه بـود ؛ هـســت ؛ به همان طراوت و گرمای ِ آغازین ! عـزیـز می دارمـش تا آخرین نـبـض ِ بـودن تا لحـظـه ی سـپــردن بـه خــاک … !
-
نفرین
چهارشنبه 27 فروردینماه سال 1393 11:23
خیالت راحــتـــــ . . . شکسـ ــــته ها نفرین هم بکـ ــنند ، گیرا نیسـ ــت …! نـــفرین ، ته ِ دل می خـ ــواهد دلِ شکسـ ــته هـ ـــم که دیگر ســــر و ته ندارد . . .
-
تو فقط بخند
چهارشنبه 27 فروردینماه سال 1393 11:22
نگرانت نیستم... شادی های دنیاکنارت هستند مزاحمت نمی شوم..... من ودلتنگی هایم زیادی هستیم.... جایی برای ما نیست. می روم گوشه ای... کنار دلهره... ازدور به تماشا می نشینم مزاحمت نمی شوم.... تو فقط بخند....
-
مرگ
چهارشنبه 27 فروردینماه سال 1393 11:22
و مرگ، مُردن نیست و مرگ، تنها، نفس نکشیدن نیست من مردگان بیشماری را دیده ام که راه میرفتند حرف میزدند سیگارمیکشیدند وخیس از باران انتظار و تنهایی را درک میکردند شعر میخواندند میگریستند قرض میدادند قرض میگرفتند میخندیدند و گریه میکردند ..
-
عمری است
چهارشنبه 27 فروردینماه سال 1393 11:21
یک روز از بهشتت دزدیده ایم یک سیب عمری است در زمین ات هستیم تحت تعقیب خوردیم در زمین ات این خاک تازه تاسیس از پشت سر به شیطان از روبرو به ابلیس
-
بی تفاوتی
دوشنبه 25 فروردینماه سال 1393 10:26
انـــدوه تــــــازه ای نــیـــســت دلـــتــنــگــی مـــن و ... بــی تــفــاوتـــی آدمــهــــا .... ...
-
دروغ
دوشنبه 25 فروردینماه سال 1393 10:24
به یکدیگر دروغ نگویید.. آدم است.. باور میکند.. دلی میبندد.. (علی صالحی)
-
مترسک
دوشنبه 25 فروردینماه سال 1393 10:23
چه زیبا گفت مترسک : وقتی هیچوقت نمیتوانم به تو برسم , همین یک پا هم اضافیست !!!
-
فراموش
دوشنبه 25 فروردینماه سال 1393 10:22
گاهے شایـב لازمـ بـاشـב ، از یــاב ببـــریـمـ یـــاב آنهـــایـے را ڪـہ ... بـا نبـــوבنشاטּ بـوבنمـان رآ ، بــہ بـازے گـرفـتنـב .........