کلبه عشاق

آدما رسمشونه پایبند دلدار نمیشن،خوب گرفتار میکنن،آدما رسمشونه شاخه به شاخه میپرن،دل رو بیمار میکنن اما پرستار نمیشن.

کلبه عشاق

آدما رسمشونه پایبند دلدار نمیشن،خوب گرفتار میکنن،آدما رسمشونه شاخه به شاخه میپرن،دل رو بیمار میکنن اما پرستار نمیشن.

سرود زیبایی


شانه ھای تو
ھمچو صخره ھای سخت و پر غرور
موج گیسوان من در این نشیب
سینه میکشد چو آبشار نور
شانه ھای تو
چون حصار ھای قلعه ای عظیم
رقص رشته ھای گیسوان من بر آن
ھمچو رقص شاخه ھای بید در کف نسیم
شانه ھای تو
برجھای آھنین
جلوه شگرف خون و زندگی
رنگ آن به رنگ مجمری مسین
در سکوت معبد ھوس
خفته ام کنار پیکر تو بی قرار
جای بوسه ھای من بر روی شانه ھات
ھمچو جای نیش آتشین مار
شانه ھای تو
در خروش آفتاب داغ پر شکوه
زیر دانه ھای گرم و روشن عرق
برق می زند چو قله ھای کوه
شانه ھای تو
قبله گاه دیدگان پر نیاز من
شانه ھای تو
مھر سنگی نماز من

نظرات 1 + ارسال نظر
ایلیا شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:36 http://ghalbezakhmi.blogsky.com

دنیا کوچکتر از آن است

که گم شده ای را در آن یافته باشی

هیچ کس اینجا گم نمی شود

آدم ها به همان خونسردی که آمده اند

چمدانشان را می بندند

و ناپدید می شوند

یکی درمه

یکی در غبار

یکی در باران

یکی در باد

و بی رحم ترینشان در برف

آنچه به جا می ماند

رد پائی است

و خاطره ای که هر از گاه پس میزند

مثل نسیم سحر

پرده های اتاقت را

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد