کلبه عشاق

آدما رسمشونه پایبند دلدار نمیشن،خوب گرفتار میکنن،آدما رسمشونه شاخه به شاخه میپرن،دل رو بیمار میکنن اما پرستار نمیشن.

کلبه عشاق

آدما رسمشونه پایبند دلدار نمیشن،خوب گرفتار میکنن،آدما رسمشونه شاخه به شاخه میپرن،دل رو بیمار میکنن اما پرستار نمیشن.

یه بار دیگه میشه

گاهی قبل از رفتن
قبل از به زبان آوردنِ
خداحافظ
چشمانت را ببند
به لحظه هایتان
به خنده هایتان
به دعوا و بچه بازی هایتان
به بی حوصلگی ها و بعد دلتنگی هایتان
به حسادت هایِ عاشقانه تان
به لحظه هایتان...
فکر کن !
اگر لبخندی رویِ لبهایت آمد
اگر دلت برایش بی تابی کرد
اگر فکرِ دستهایش مجنونت کرد
یک قدم به عقب بردار
نگاهش کن !
بگو :
راستی . . . فردا با هم به کافه ی همیشگی برویم ؟

کار دست

دلم کار دست است

خودم بافتمش

تارش از سکوت

پودش از تنهایی

همین است که خریدار ندارد…



از غریبه آشنا

مرا پیدا کن

تا خانه چشمانت راهی نیست ، وقتی که نگاهت را از من دریغ میکنی ... چه بگویم

وقتی که نه تنها چشم هایت را ، بلکه دریچه قلبت را برویم بسته ای ...

اما...

بدان همیشه پشت پنجره "خیالم" برای چشمهایت چون چلچراغی میدرخشد...

بگذار در وجود تو گم شوم و تودر جستجوی من آهسته مرا بخوانی...

و مرا در قلبت پیدا کنی!!!


از غریبه آشنا