کلبه عشاق

آدما رسمشونه پایبند دلدار نمیشن،خوب گرفتار میکنن،آدما رسمشونه شاخه به شاخه میپرن،دل رو بیمار میکنن اما پرستار نمیشن.

کلبه عشاق

آدما رسمشونه پایبند دلدار نمیشن،خوب گرفتار میکنن،آدما رسمشونه شاخه به شاخه میپرن،دل رو بیمار میکنن اما پرستار نمیشن.

پوچ

 

دیدگان تو در قاب اندوه

سرد و خاموش

خفته بودند

زودتر از تو ناگفته ها را

با زبان نگه گفته بودم

 

از من و هرچه در من نهان بود

میرمیدی

میرهیدی

یادم آمد که روزی در این راه

ناشکیبا مرا در پی خویش

میکشیدی

میکشیدی

آخرین بار

آخرین بار

آخرین لحظهء تلخ دیدار

سر به سر پوچ دیدم جهان را

باد نالید و من گو کردم

خش خش برگهای خزان را

 

 

باز خواندی

باز راندی

باز بر تخت عاجم نشاندی

باز در کام موجم کشاندی

گرچه در پرنیان غمی شوم

 

 

سالها در دلم زیستی تو

آه،هرگز ندانستم از عشق

چیستی تو

کیستی تو
نظرات 1 + ارسال نظر
ایلیا چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:40 http://ghalbezakhmi.blogsky.com

سالها در دلم زیستی تو

آه،هرگز ندانستم از عشق

چیستی تو
کیستی تو
************************
سلام سیامک عزیز
مثل همیشه زیبا بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد