کلبه عشاق

آدما رسمشونه پایبند دلدار نمیشن،خوب گرفتار میکنن،آدما رسمشونه شاخه به شاخه میپرن،دل رو بیمار میکنن اما پرستار نمیشن.

کلبه عشاق

آدما رسمشونه پایبند دلدار نمیشن،خوب گرفتار میکنن،آدما رسمشونه شاخه به شاخه میپرن،دل رو بیمار میکنن اما پرستار نمیشن.

بر گور لیلی


  

آخر گشوده شد ز هم آن پرده های راز

آخر مرا شناختی ای چشم آشنا

چون سایه دیگر از چه گریزان شوم ز تو

من هستم آن عروس خیالات دیرپا

 

چشم منست اینکه در او خیره مانده ای

لیلی که بود؟ قصه چشم سیاه چیست؟

در فکر این مباش که چشمان من چرا

چون چشم های وحشی لیلی سیاه نیست

 

در چشم های لیلی اگر شب شکفته بود

در چشم من شکفته گل آتشین عشق

لغزیده بر شکوفه لب های خامشم

بس قصه ها ز پیچ و خم دلنشین عشق

 

در بند نقش های سرابی و غافلی

برگرد ... این لبان من، این جام بوسه ها

از دام بوسه راه گریزی اگر که بود

ما خود نمی شدیم چنین رام بوسه ها!

نظرات 1 + ارسال نظر
ایلیا چهارشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:05 http://ghalbezakhmi.blogsky.com

لغزیده بر شکوفه لب های خامشم

بس قصه ها ز پیچ و خم دلنشین عشق
**********************************
ممنون زیبا بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد