کلبه عشاق

آدما رسمشونه پایبند دلدار نمیشن،خوب گرفتار میکنن،آدما رسمشونه شاخه به شاخه میپرن،دل رو بیمار میکنن اما پرستار نمیشن.

کلبه عشاق

آدما رسمشونه پایبند دلدار نمیشن،خوب گرفتار میکنن،آدما رسمشونه شاخه به شاخه میپرن،دل رو بیمار میکنن اما پرستار نمیشن.

ناآشنا


 
باز هم قلبی به پایم اوفتاد
باز هم چشمی به رویم خیره شد
باز هم در گیرودار یک نبرد
عشق من بر قلب سردی چیره شد
 
 باز هم از چشمه لب های من
تشنه ئی سیراب شد، سیراب شد
باز هم در بستر آغوش من
رهروی در خواب شد، در خواب شد
 
بر دو چشمش دیده می دوزم به ناز
خود نمی دانم چه می جویم در او
عاشقی دیوانه می خواهم که زود
بگذرد از جاه و مال و آبرو
 
او شراب بوسه می خواهد ز من
من چه گویم قلب پر امید را
او بفکر لذت و غافل که من
طالبم آن لذت جاوید را
 
 من صفای عشق می خواهم از او
تا فدا سازم وجود خویش را
او تنی می خواهد از من آتشین
تا بسوزاند در او تشویش را
 
 او بمن می گوید ای آغوش گرم
مست نازم کن، که من دیوانه ام
من باو می گویم ای ناآشنا
بگذر از من، من ترا بیگانه ام
 
 آه از این دل، آه از این جام امید
عاقبت بشکست و کس رازش نخواند
چنگ شد در دست هر بیگانه ای
ای دریغا، کس بآوازش نخواند

نظرات 3 + ارسال نظر
simin پنج‌شنبه 26 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 14:51 http://simin666.blogfa.com

سلام سیامک جان
خیلی متفاوت و قشنگ بود
اگه مایل بودیدبرای تیادل لینک خبرم کن
بااااااااااااای

تشکر از نظری که دادید

simin پنج‌شنبه 26 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 14:53 http://simin666.blogfa.com

اینم ادرس سایت تازه افتتاح شدمونه
خوشحال میشم با ما همکاری کنید

sara دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 20:05

کاش ... کاش همان کودکی بودم که حرفهایش را از نگاهش میتوان خواند ...


اما اکنون اگر فریاد هم بزنم کسی نمی شنود

دلخوش کرده ام که سکوت کرده ام ...

سکوت پر بهتر از فریاد توخالیست !!!

دنیا راببین ... بچه بودیم از آسمان باران می آمد ،

بزرگ شده ام از چشمهایمان می آید ...

بچه بودیم درد دل را با هزار ناله می گفتیم ، همه می فهمیدند ...

بزرگ شده ایم ، درد دل را به صد زبان می گوییم ،

اما هیچ کسی نمی فهمد ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد