کلبه عشاق

آدما رسمشونه پایبند دلدار نمیشن،خوب گرفتار میکنن،آدما رسمشونه شاخه به شاخه میپرن،دل رو بیمار میکنن اما پرستار نمیشن.

کلبه عشاق

آدما رسمشونه پایبند دلدار نمیشن،خوب گرفتار میکنن،آدما رسمشونه شاخه به شاخه میپرن،دل رو بیمار میکنن اما پرستار نمیشن.

این تبر مال تو نیست؟


چه صدائیست که پیچیده در این جنگل مرگ ؟
 چه کسی تیشه بر این شاخه ی افتاده زمین می کوبد؟
 این تبر مال تو نیست؟
 دستها آن تو نیست ؟
 تو چه محکم و چه کاری و چه با عشق و علاقه !
 به من شاخه ی افتاده ی خشکیده تبر می کوبی!
 آی آرام بزن می شکند عمق سکوت !
 وای آرام بزن تا نکنم آه تو را
 جمع کن هر چه شکستی دل من !
 هیزم خوبی شد
 آتشی بردل من زن که ببینی عشق هم می سوزد !
 خوب هم می سوزد . . .

از طرف ایلیا
نظرات 1 + ارسال نظر
sara جمعه 2 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:07

خیلی قشنگ بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد