کلبه عشاق

آدما رسمشونه پایبند دلدار نمیشن،خوب گرفتار میکنن،آدما رسمشونه شاخه به شاخه میپرن،دل رو بیمار میکنن اما پرستار نمیشن.

کلبه عشاق

آدما رسمشونه پایبند دلدار نمیشن،خوب گرفتار میکنن،آدما رسمشونه شاخه به شاخه میپرن،دل رو بیمار میکنن اما پرستار نمیشن.

عشق روزی رهگذر می آید و من نیستم


صبح روزی ، پشت در می آید و من نیستم

قصه دنیا به سر می آید و من نیستم

 

یک نفر دلواپسم این پا و آن پا می کند

کاری از من بلکه بر می آید و من نیستم

 


خواب و بیداری  خدایا بازهم سر می رسد

نامه هایم از سفر می آید و من نیستم

 

هرچه می رفتم به نبش کوچه او دیگر نبود

روزی آخر یک نفر می آید و من نیستم

 

در خیابان در اتاقم روی کاغذ پشت میز

شعر تازه آنقدر می آید و من نیستم

 

بعدها اطراف جای شب نشینی های من

بوی عشق تازه تر می آید و من نیستم

 

بعدها وقتی که تنها خاطراتم مانده است
عشق روزی رهگذر می آید و من نیستم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد